با منتشرکنندگان اخبار دروغین حتی اگر از سلبریتیها و افراد ذینفوذ باشند، برخورد شود
تاریخ انتشار: ۳ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۸۲۳۷۰
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری فارس، جمعیتهای مختلف روانشناسی در کشور شامل شبکه ملی روانشناسان و مشاوران اشراق، جمعیت روانشناسان انقلابی، حلقه روانشناسی اسلامی دانشگاه تهران و هسته پژوهشی قرآن و روانشناسی دانشگاه تهران در زمینه اتفاقات اخیر در کشور بیانیهای صادر کردند.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
انقلاب اسلامی ایران، مرهون جانفشانیها و مجاهدتهای مردان و زنانی است که خالصانه برای اجرای تعالیم نورانی اسلام کوشیدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
1- "امنیت" از مهترین نیازهای اولیه و اساسی انسان است که فقدان آن موجب مشکلات روانشناختی متعدد مانند انواع اضطراب ها و ترس ها خواهد گردید. آشوب و خونریزی با اعتراض مسالمت آمیز متفاوت است. اعتراض خیابانی برای پیگیری دلایل فوت یک هموطن (که بخشی از آن دلایل اعلام شده و بخشی دیگر در حال بررسی پزشکی قانونی است)، به پشتوانه دشمنان ایران و منافقین و کومله در همان ابتدا، شکلی سازمان یافته، مسلحانه و تخریبگرایانه داشت و آشوبگران ابایی از کشتن و کشته سازی و تخریب اموال مردم و اموال عمومی نداشته و ندارند. آتش زدن مأموران فداکار نیروی انتظامی، چاقو کشیدن، آسیب به مردم و جوانان مخلص بسیجی، سنگ پرانی به اتوبوس و سرنشینان، آتش زدن و اسیدپاشی از اقداماتی است که این روزها خبرهای آن را می شنویم و عمیقاً موجب تأثر است.
2- دشمنان انقلاب اسلامی همواره درصدد بوده و هستند تا از شرایط مختلف بهانه ای بسازند برای ایجاد تشنج، ناامنی و آشوب در ایران و تاریخ پس از انقلاب پر است از اینگونه دخالت ها! و حال سؤال مهم این است که چگونه کشوری مثل آمریکا که بر اساس آمارهای محافظه کارانه، از سال 1980 تا 2018 میلادی بیش از 30800 مورد قتل مردم، صرفاً به واسطۀ خشونت پلیس، را در کارنامه دارند و نژادپرستی آنها نیز بر کسی پوشیده نیست، در تریبون های رسمی خود به دنبال حقوق شهروندان ایرانی هستند؟ چگونه است کشورهایی که در آنها آمار تجاوز و سوء استفاده جنسی به صورت "ثانیهای" گزارش می شود، دختران و زنان عفیف ایرانی را به اعتراض علیه حجاب و عفاف میشورانند؟ استفاده ابزاری از زنان، خشونت بالا در پلیس، آمار بالای تجاوز و بالاترین آمار تجاوز در ارتش، بالاترین آمار حاملگی های ناخواسته نوجوانی، آمار بالای خشونت نسبت به زنان و ترویج و آموزش آن از طریق فیلم های مستهجن مسائلی است که در آمارهای رسمی آنها به راحتی قابل مشاهده است. چگونه است که این کشورها در قوانین داخلی کشورهای دیگر به راحتی دخالت کرده و از آشوبگرانی که به راحتی مردم بیگناه را میکشند، حمایت میکنند؟
3- "واکنش های هیجانی و غیرسازنده" به مسئله موجود در این شرایط می تواند موجب پیامدهای منفی متعددی گردد. فضای مجازی غیرپاسخگو و بیقانون در این بحرانها نقشی پررنگ دارد به گونهای که حقیقت را وارونه نشان میدهد، تنها خبرهای گزینشی را به مخاطب عرضه میکند و از هر خبری، بهره برداری خاص خود را دارد. پخش فیلمها و کلیپهای دروغ و اخبار اشتباه موجب رفتارهای هیجانی و به دور از منطق خصوصاً در نوجوانان و جوانان شده است که لازم است بر آن نظارت شود و با منتشرکنندگان اخبار دروغین و تشویقگران به آشوب حتی اگر از متخصصان، سلبریتی ها و افراد ذی نفوذ باشند، برخورد گردد. در عین حال رسانه ها با سوگیری خبرهای خود نمیگذارند برخی خبرهای اسف بار در کشورهای غربی منتشر شود. علیرغم بالابودن آمارهای زوال خانواده و آسیب های اجتماعی متعدد، همین کشورها مدعی حقوق زن در جوامع اسلامی هستند و خبرها را به گونه ای تنظیم می نمایند که منفعتشان اقتضاء میکند. قطعا این رسانه ها دلسوز زنان و مردان ایرانی نیستند بلکه به به فرموده قرآن کریم به دنبال آنند تا در باور، منش و رفتار، مسلمانان را تابع محض خود کرده و بر آنان تسلط یابند. رسانه های گسترده غرب، تاکنون، برای نام خانم مهسا امینی (که پرونده شان در دست بررسی است)، بالغ بر 79 میلیون صفحه، فقط به زبان انگلیسی و 55 میلیون صفحه به زبان فارسی تولید کرده است. حال آن¬که برای مثال برای دختری به نام Zainab issam که قتل او توسط پلیس امریکا در همین هفته محرز اعلام شده، فقط چیزی حدود 2200 مطلب تولید نموده است! جای تأمل است که شبکۀ سلطنتی انگلیسی بی بی سی فارسی، ده ها برابر بی بی سی انگلیسی، آن هم به رایگان، تولید محتوا کرده و نقش دعوت به آشوب و ناامنی را بازی میکند! این حجم از بمباران خبری سوگیری دار، قطعاً در واکنش های هیجانی و بدون تأمل نوجوانان و جوانان نقش دارد.
4- در عین حال فضای مجازی می¬تواند بر ادراک خوشبختی یا بدبختی مخاطبین اثر بگذارد. همانطور که پژوهشهای متعددی در مورد فیس بوک و اینستاگرام این موضوع را تأیید کردهاند. در شرایطی که مردم اروپا باید با شمع و زغال سنگ در زمستان خود را گرم نگه دارند، یا تورم در برخی از کشورها سربه فلک کشیده است، تمرکز بسیاری از رسانهها بر کمبودها و مشکلات مردم ایران بوده و با بزرگنمایی مشکلات و نادیده گرفتن مشکلات و مسائل کشورهای دیگر حتی در موارد مشابه، موجب "ادراک بدبختی" می گردند. در شرایطی که میلیون ها نفر از مردم ایران و سایر کشورها به راهپیمایی اربعین رفته و حماسه جهانی دیگری را رقم زده اند، در برهه ای که بعد از سال ها، دولت توانسته است مسیرهای موفقی را برای خنثی سازی تحریم ها در پیش بگیرد، اصلاحات عمیق اقتصادی را انجام دهد و قصد کاهش شکاف بین طبقه های مختلف اجتماعی را دارد، رسانه ها با پررنگ کردن موضوعاتی خاص موجب نادیده گرفتن این رخدادهای مثبت شده و توجه را به رخدادهایی که می توانند موجب اختلاف افکنی شوند، جلب می کنند، اختلاف های قومیتی، جنسیتی و نسلی را تشدید کرده و بر موج آنها سوار می شوند! در این شرایط نیاز به سواد رسانه ای خصوصاً برای نسل نوجوان و جوان احساس می شود.
5- بنابر گزارش های متعدد از مراجعین، در اثر رفتارهای خشونت بار آشوبگرانی که روزانه از آنها سلاح، قمه، اسید و ابزارهای بمب گذاری کشف و ضبط می شود، بسیاری از خانواده ها و خصوصاً کودکان و نوجوانان دچار اضطراب¬های شدید و ترسهای غیرمنطقی شده اند که زندگی عادی آن ها را دچار اختلال نموده است و به تبع آن سلامت روان آن ها در مخاطره افتاده است. ادامه این وضعیت بحران روانشناختی شدیدتری را برای مردم عزیز ایران در پی خواهد داشت و امضاء کنندگان این بیانیه نسبت به این موضوع هشدار می دهند.
6- حیاء، عفاف و حجاب عامل حفظ، صیانت و کرامت است که دشمنان به هر نحو در صدد کمرنگ کردن آن اند. طبق مطالعات، رعایت عفاف و حجاب موجب تحکیم بنیان خانواده و کاهش آسیب های آن گردیده است و بیحجابی، ولنگاری و بیعفتی باعث افزایش آسیبهای مختلف اجتماعی مانند تجاوز، سوء استفاده، خیانت زناشویی، روابط نامشروع و تزلزل بنیان خانوادهها می گردد و در نهایت موجب سستی یک ملت گشته و آنها را از مسیر خوشبختی، بهزیستی و سعادتمندی دور خواهد ساخت. در حالی¬که موج بازگشت عفاف در غرب، در حال شکل¬گیری است، ترویج و همراهی با جریان جنسی سازی دختران به نام آزادی (که مسیری آزموده شده در غرب است)، خیانتی آشکار است. جنسی سازی دختران یعنی اینکه پوشش ها و رویه های رفتاری دختران و زنان به نحوی مدیریت شود (توسط خودشان یا جامعه) که آنها با جنسیتشان در جامعه نمود پیدا کنند و نه با شخصیتشان. آنها که نسخه بی حجابی، ولنگاری برای زنان ایران می پیچند باید بدانند آمار تجاوز و سوء استفاده، انحرافات جنسی و میل جنسی در جوامع بدون قید کمتر نشده و در برخی از همین کشورها رو به افزایش است. رفتار عفیفانه و اخلاقی در زن و مرد موجب بقای خانواده، سلامت آن و تقویت پیوندهای عمیق بین اعضای آن است. لذا امضاءکنندگان این بیانیه قویاً بر رعایت حجاب و عفاف اسلامی در زنان در جامعه اسلامی تأکید داشته و خود و همه ارگانهای دولتی و غیردولتی را به اقدام فرهنگی و روانشناسانه در این خصوص دعوت می نمایند. همچنین بر بازبینی، اصلاح و تکمیل روش-های پلیس امنیت اخلاقی جهت اجرای این قانون در کشور در عین حفظ کرامت زنان و دختران تاًکید مینمایند. طبیعی است قانون حجاب مانند سایر قوانین در کشور، لازم الاجرا بوده و کشور را از بسیاری از آسیب ها محفوظ می دارد.
در پایان امضاءکنندگان این بیانیه ضمن تأکید بر این 6 بند، با آرمانهای امامین انقلاب و شهداء تجدید پیمان کرده و از نیروی انتظامی، بسیجیان مخلص و همه نیروهایی که حافظ امنیت کشورند، تشکر و تقدیر خود را اعلام میدارند.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: روان شناسی مهسا امینی اغتشاش رسانه ها آسیب ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۸۲۳۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
همه چیز درباره انگ اجتماعی
در سالهای دور، روی پوست بدن بردههای سیاه پوست و مجرمان داغ گذاشته میشد تا نسبت به سایر افراد متمایز باشند و این نشانهگذاری در لغت لاتین "انگ (Stigma) " گفته میشود! انگ اجتماعی هرگونه نگرش منفی، پیشداوری و تعصب یا باورهای غلط مرتبط با ویژگیها یا شرایط خاص افراد جامعه مثل ویژگی ظاهری، محل سکونت و بیماری روانی و جسمی در جامعه را شامل میشود! به طور کلی این نگرشها، رفتار افراد جامعه را با فردی که گرفتار نوعی انگ اجتماعی است تعیین میکند.
از اینکه بگم بیماری روانی دارم، میترسمدر این بین از برچسب گذاریها، بیش از نیمی از افراد مبتلا به بیماری روانی برای اختلالات خود کمکی دریافت نمیکنند. آنها اغلب از رفتار و برخورد متفاوت دیگران و یا از این که شغلشان را از دست بدهند میترسند! برای همین از درمان خودداری میکنند یا آن را به تعویق میاندازند. این به این دلیل است که انگ، تعصب و تبعیض علیه افراد مبتلا به بیماری روانی همچنان یک مشکل است. مهم نیست که چقدر آشکار و یا پنهان باشد و یا در چه ابعادی باشد این میتواند آسیبزا باشد!
حقایقی در مورد انگ، تعصب و تبعیضانگ اغلب ناشی از عدم درک یا ترس است. بازنمایی نادرست یا گمراه کننده رسانهای از بیماری روانی در هر دوی این عوامل نقش دارد. بررسی مطالعات در مورد انگ نشان میدهد که اگرچه عموم ممکن است ماهیت پزشکی یا ژنتیکی یک اختلال سلامت روان و نیاز به درمان را بپذیرند، اما بسیاری از مردم هنوز دیدگاه منفی نسبت به مبتلایان به بیماری روانی دارند.
انگ عمومی شامل نگرشهای منفی یا تبعیضآمیز است که دیگران ممکن است در مورد بیماری روانی داشته باشند. انگ ساختاری بیشتر سیستمی است و شامل سیاستهای دولت و سازمانهای خصوصی است که عمدا یا ناخواسته فرصتها را برای افراد مبتلا به بیماری روانی محدود میکند. به عنوان مثال میتوان به بودجه کمتر برای تحقیقات بیماری روانی یا خدمات بهداشت روان کمتر نسبت به سایر مراقبتهای بهداشتی اشاره کرد. انگ نه تنها مستقیماً بر افراد مبتلا به بیماری روانی تأثیر میگذارد، بلکه بر نزدیکان از جمله اعضای خانوادهای که از آنها حمایت میکنند، هم اثرگذار است.
انگ، اختلاف اجتماعی میسازد!کلیشهها و پیشداوریها در بسیاری از نقاط باعث شدند افراد مبتلا به بیماری روانی، خطرناک، بیکفایت، مقصر اختلال خود، غیرقابل پیشبینی، نالایق و خودسرزنشگر محسوب شوند. علاوه بر آن با تبعیض، کارفرمایان ممکن است آنها را استخدام نکنند، صاحبخانهها ممکن است به آنها اجاره ندهند و سیستم مراقبتهای بهداشتی ممکن است استاندارد کمتری از مراقبت ارائه دهد. انگ بیماری روانی جهانی است. گزارشی در سال ۲۰۱۶ در مورد انگ ننگ به این نتیجه رسید که "هیچ کشور، جامعه یا فرهنگی وجود ندارد که افراد مبتلا به بیماری روانی ارزش اجتماعی مشابهی با افراد بدون بیماری روانی داشته باشند. "
تاثیرات مخرب انگ اجتماعی بر مردمانگ و تبعیض علائم و احتمال درمان را بدتر میکند؛ کاهش امید، عزت نفس پایینتر، افزایش علائم روانپزشکی، مشکلات در روابط اجتماعی، کاهش احتمال ماندن در درمان و مشکلات بیشتر در کار از جمله این علائم است. بی میلی به دنبال کمک یا درمان و کاهش احتمال ماندن در درمان، ایزولهسازی اجتماعی، عدم درک خانواده، دوستان، همکاران یا دیگران، فرصتهای کمتر برای کار، مدرسه یا فعالیتهای اجتماعی یا مشکل در یافتن مسکن و قلدری، خشونت فیزیکی یا آزار و اذیت، این باور که هرگز در چالشهای خاص موفق نخواهید شد یا نمیتوانید وضعیت خود را بهبود بخشید از دیگر اثرات مضر انگ در اجتماع است.
انگ میتواند بر خانواده و دوستان تأثیر بگذارد
اعضای خانواده و دوستان که اغلب کمک و حمایت اساسی برای افراد مبتلا به بیماری روانی ارائه میکنند، میتوانند انگ را تجربه کنند. آنها ممکن است ننگ را درونی کنند و خود را سرزنش کنند، یا ممکن است ترس داشته باشند که مردم آنها را به خاطر ایجاد بیماری یکی از عزیزانشان سرزنش کنند یا خانواده را از نظر اجتماعی طرد کنند. این انگ میتواند باعث کاهش حمایت عاطفی، انزوای اجتماعی و بی میلی به مراقبت از خویشاوندان شود.
انگ در محل کار
کارمندان با استرسهای شغلی-زندگی، مسائل خانوادگی، نگرانیهای مالی، مشکلات روابط یا نگرانیهای قانونی، مقابله میکنند. یک نظرسنجی ملی در سال ۲۰۲۲ از انجمن روانپزشکی آمریکا (APA) نشان داد که انگ سلامت روان هنوز یک چالش بزرگ در محل کار است. حدود نیمی (۴۸درصد) از کارگران میگویند که میتوانند صریح و صادقانه در مورد سلامت روان با سرپرست خود صحبت کنند که این نسبت از ۵۶درصد در سال ۲۰۲۱ و ۶۲درصد در سال ۲۰۲۰ کاهش یافته است.
راههای کاهش انگبه گزارش وب گاه تبیان، شناخت یا تماس با فرد مبتلا به بیماری روانی یکی از بهترین راهها برای کاهش انگ است. افرادی که صحبت میکنند و داستانهایشان را به اشتراک میگذارند میتوانند تأثیر مثبتی داشته باشند. وقتی کسی را میشناسیم که بیماری روانی دارد، کمتر ترسناک و واقعیتر و قابل ملموس میشود. بر اساس نظرسنجی ملی حدود چهار نفر از هر ۱۰ نوجوان گفتند که به دنبال افرادی با نگرانیهای سلامت مشابه بودهاند. بسیاری از افراد مشهور مانند دمی لواتو، دواین "راک" جانسون، مایکل فلپس، تاراجی پی هنسون و لیدی گاگا داستانهای خود را در مورد چالشهای سلامت روان به طور عمومی به اشتراک گذاشتهاند و بحث را بسیار بیشتر به رسانههای عمومی و گفتگوهای روزمره آوردهاند. جوانان به دنبال اطلاعات و این داستانهای شخصی آنلاین هستند.
اقدامات فردی برای کاهش انگاتحاد ملی در مورد بیماری روانی (NAMI) پیشنهاداتی را برای کمک به کاهش انگ بیماری روانی ارائه میدهد:
علناً در مورد سلامت روان صحبت کنید، مانند اشتراکگذاری در رسانههای اجتماعی
به خود و دیگران با به اشتراک گذاشتن حقایق و تجربیات آموزش بدهید
از زبان آگاه باشید، به مردم یادآوری کنید که کلمات مهم هستند
برابری بین بیماریهای جسمی و روانی را تشویق کنید - با نحوه رفتار آنها با فرد مبتلا به سرطان یا دیابت مقایسه کنید
نسبت به افراد مبتلا به بیماری روانی ابراز همدردی کنید
در مورد درمان صادق باشید - درمان سلامت روان را عادی کنید، درست مانند سایر درمانهای مراقبتهای بهداشتی.
به رسانهها اطلاع دهید که وقتی از زبان تحقیرآمیز استفاده میکنند و داستانهای بیماری روانی را به شیوهای انگزننده ارائه میکنند
توانمندسازی را به جای شرم انتخاب کنید - "من با انتخاب یک زندگی قدرتمند با ننگ مبارزه میکنم. برای من این به معنای مالکیت زندگی و داستانم است و از دادن اجازه به دیگران برای دیکته کردن من به خودم یا احساس من در مورد خودم، امتناع میکنم. "
منبع: ایرنا
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی